رها جونمرها جونم، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 28 روز سن داره

رها داودی

سه ماهگیت مبارک

رهای عزیزم سه ماه شدنت مبارک توی این مدت کلی بزرگ شدی دیگه به قول خاله جون خوردنی شدی و خنده هات هم دیدنی شدن اونقدر خوش خنده ای که نگو تازه هر وقت هم که از خواب بلند می شی مثل  یه گل خندونی و اصلا گریه نمی کنی و به مامانی انرژی می دی وقتی صدای محمدفرهام میاد اونقدر سرت و می چرخونی تا پیداش  کنی و کلی براش دلبری می کنی وقتی که از خوابیدن خسته می شی اونقدر نق نق می کنی تا بلندت کنم بازیت بدم تمام لحظاتی و که کنار شما و داداشی  لذت بخشه و شاکر خدای بزرگم که نعمتش و به ما تمام کرده   ...
29 شهريور 1393

اولین غلت

امشب بابایی از اداره یکسره رفت طالقان و مامان جونینا به خاطر ما شب اومدن پیشمون داشتیم می خوابیدیم که یکدفعه خاله نگار همه رو صدا زد که بیاید رها رو ببینید ماهم سراسیمه اومیدم ترسیده بودم دیدم که به شکم افتاده به نگار گفتم چرا بچه رو اینجوری کردی گفت که من این کارو نکردم خودش چرخید نمی دونم چرا شاید طبیعی باشه دوباره دهم شهریور غلت زدی و کلی هم تلاش می کنی اما زمانی که می  چرخی دستات می مونه زیرت و نمی تونی صورتت رو بالا ببری خیلی برات سخت می شه چه کنیم دخملمون زرنگه دیگه   ...
12 شهريور 1393

دو ماهگی مبارک

پرنسس کوچولوی مامان عاشق خنده هاتم که بی بهونه به لب میاد و خستگی از تن بدر می بره این روزها با این همه مشغله و کار و درس فقط دلم به پرنسسم و داداشش و بابای مثل کوهشون گرمه پنجم شهریور (دو ماه و سیزده روزگی) وزن 6 کیلو قد 60 سانتیمتر اوضاع عالی ویزیت عاشق داداشی هستی وقتی صداش میاد همش سرتو می گردونی که پیداش کنی اونهم اگه ببینه گریه می کنی زودی میادو میگه مامان پستونکش افتاده بشورش بدم بهش گاهی اوقات هم شیطونی می کنه اما خیلی کم بیشتر احساس مسئولیت می کنه مادر فداتون بشه که هر کدوم یه دنیایی دارین   ...
12 شهريور 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رها داودی می باشد